مبانی نظری وپیشینه تحقیق اختلال نارسایی توجه بیش فعالی
مقدمه
اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی یک اختلال رشدی در کودکان است که با الگوی پایدار بی توجهی یا بیش فعالی / تکانشگری مشخص می شود که نشانه ها در مقایسه با سطوح رشدی کودکان فراوان و شدید هستند ( انجمن روانشناسی آمریکا ، 1994 ، به نقل از واکر ، 2010 ). همچنین این اختلال یکی از شایعترین اختلالات رفتار کودکان است . که در 4 درصد سنین مدرسه تأثیر می گذارد . تحقیق طولی اخیراً نشان می دهد که بیش از 50 تا 70 درصد کودکان با اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی تا بزرگسالی نشانه های عمده بالینی را خواهند داشت ( عطائی ، 1390 ).
بسیاری از نوجوانانی که تشخیص اختلال نارسائی توجه / بیش فعالی دارنداز کودکی نسبت به نوجوانان عادی مشکلات بیشتری را تحمل می کردند ، این مشکلات شامل افزایش مشکلات عقلی ، مشکلات بین فردی ، رها کردن مدرسه ، آمار بالای تصادفات و استفاده از مواد روانگردان بود ( اسمیت و همکاران ، 2000 ).
اختلالهای دوران کودکی
اکثر کودکان در جریان رشد ، مشکلات هیجانی و رفتاری خاصی پیدا می کنند که معلول فشارهای رشد و انطباق با انتظارات خانواده و اجتماع است . کودکان در اثر رشد و نمو سریع ، جمعیت منحصر به فردی هستند . هر یک از نظریه های موجود ، بر عامل خاصی به مقوله سبب شناسی این مشکلات در کودکان تأکید می کند . ولی ضعف نظریه ها در تبیین کامل رشد در سنین مختلف و در حوزه های مختلف ، منجر به پذیرش دیدگاه جامع تری به نام بوم شناختی شده است . دیدگاهی که عوامل درون کودک ، خانواده و اجتماع را که تأثیرات مستقیم و غیر مستقیم بر کودک دارند ، در نظر می گیرد . در این دیدگاه پیشرفت های رشدی کودک در یک حوزه با پیشرفت های رشدی کودک در حوزه های دیگر رابطه دارد . وانگهی داشتن مشکل در هر یک از حوزه های اصلی رشد بر رشد کودک در آینده تأثیر می گذارد ( دادستان ، 1366 ).
ملاک های رفتار نابهنجار در کودکان
در سالهای اخیر به دلایل مختلف توجه به بررسی علمی اختلالهای دوران کودکی فزونی گرفته است . نخست اینکه بسیاری از مشکلات کودکان پیامدهای بلند مدت برای کودک ، خانواده و جامعه داشته است . دوم آنکه بسیاری از اختلالات دوران بزرگسالی در دوران کودکی ریشه دارند و در نهایت فهم بهتر فرایند تحول کودک و اختلالهای تحولی به پاس پیشرفت روانشناسی مرضی تحولی ، پیشگیری و مداخلات مؤثر را امکان پذیر کرده است ( ماش و بارکلی ، 2003 ).
گر چه رفتارهای نابهنجار افراطی و شدید غالباً به آسانی قابل بازشناسی است اما بسیاری از رفتارهای نابهنجار به خصوص آنها که تجلی خارجی آشکار ندارند از نابهنجاری های دیگر قابل تشخیص و تفکیک نبوده و حتی تمییز آنها از رفتارهای عادی و سالم نیز دشوار است . بر این اساس روانشناسان و روانپزشکان سعی کرده اند بر اساس معیارهای خاص علمی ، رفتارهای هنجار را از نابهنجار متمایز سازند ( شاملو ،